نماز در مکتب انسان ساز اسلام از جایگاه ویژهاى برخوردار بوده و هیچ عملى از اعمال دینى و افعال عبادى با آن قابل مقایسه نمىباشد و اگر خواسته باشیم تعالیم و دستورات دین را درجه بندى نموده و مراتبشان را مشخص نمائیم نماز در بالاترین درجه و مرتبه تعالیم دینى قراردارد. و از چنان ارزشى برخوردار است که سایر ارزشهاى دینى در عرض آن قرار نمىگیرند. اگر درک و معرفت به ارزش نماز براى کسى حاصل گردد هرگز در آن کوتاهى نکرده و یا آن را ترک نخواهد نمود. در روایتى از امام صادق(ع)چنین آمده است که: «هر گاه کسى به نماز ایستد رحمت الهى از آسمان بر او نازل مىشود و فرشتگان اطراف او را احاطه مىکنند و فرشتهاى گوید: اگر این نماز گزار ارزش نماز را مىدانست هیچ گاه از نماز منصرف نمىشد». و یا على(علیه السلام) در حدیثى مىفرمایند: «شما را سفارش مىکنم به نمازى که ستون دین و قوام اسلام است پس از نماز غافل نشوید».
خداوند در شب معراج به نبى مکرّم اسلام(ص) حقایق بسیارى را نمایان و متجلى ساخت که یکى از آن حقایق که بر پیامبر(ص)آشکار گردید نماز بوده است که بصورت محملى از نور که چهل نوع از انواع نور در آن بود و اطراف عرش خدا را احاطه کرده بود ظاهر گردید. و به همین جهت آن سفیر الهى فرمودهاند الصلاة نورٌ. «نماز نور و روشنایى است». پس کسى که با نماز مأنوس است در قلمرو نور و روشنایى قراردارد و آنکه با نماز فاصله دارد از نور و روشنایى دور افتاده و خود را در محیط تاریکى و ظلمت انداخته است. بنابر این مىتوان نتیجه گرفت که مفهوم کلام نبى(ص) این است که تارکین نماز در تاریکىاند و چونبه ارزش نماز در زندگى خود ارجى ننهادهاند نزد مسلمین فاقد اعتبار و ارزش اجتماعى بوده و ایشان را در زندگى دنیا و آخرت سعادتى نیست. ارزش و شخصیت آدمى به میزان اهمیت دادن او به ارزشهاى دینى است و مؤمن واقعى از بىتوجهى و بىمبالاتى نسبت به تعالیم دینى و ارزشهاى الهى مبرّاست. پس نماز را در دین جایگاهى بس بلند است.
در آیات متعدد قرآن زکات در کنار صلاه (نماز) آمده است و این بدان معناست که اهل نماز اهل صدقات و زکات هستند:
«و نماز را به پا دارید و زکات را ادا کنید. هر کار خیرى براى خود از پیش فرستید آن را نزد خدا خواهید یافت».
و در آیه دیگر مىفرماید: الذین یؤمنون بالغیب ویقیمون الصلاة وممّا رزقناهم ینفقون.
«(تقوا پیشگان) کسانى هستند که ایمان به غیب دارند و نماز را بپا مىدارند و از آنچه روزیشان کردیم انفاق مىکنند».
و در آیهاى بسیار زیبا چنین مىفرمایند: الذین اِنْ مکنّاهم فى الارض اقاموا الصلاة وآتوا الزّکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر.
«یاران خدا کسانى هستند که اگر در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را به پا مىدارند و زکات مىدهند و امر به معروف و نهى از منکر مىکنند».
یعنى انسانهاى نمازگزار همیشه به فکر سعادت و تعالى جامعه خویشند و نمىتوانند نسبت به آینده مردم جامعه خود بىتفاوت باشند. اگر مشاهده کنند که فقیرند به آنها زکات پرداخت مىکنند و اگر ببینند که از سعادت و کمال خویش منحرف شدند آنان را امر به نیکى کرده و از اعمال
زشت باز مىدارند و در همه حال و همه جا به نیکبختى و سعادت اجتماعى انسانها مىاندیشند و معتقدند که سعادت بشر در پرتو خوبىها و اعتقاد به خدا و عمل به تعالیم دین نهفته است
جالب است که بدانیم نماز نه تنها مهمترین و مؤثرترین امر و دستور الهى است بلکه اولین حکمى است که از طرف خداوند بر بندگان واجب شده است. چنانچه در روایتى از پیامبر اسلام(ص) چنین آمده است که:
اولین چیزى که خداوند بر امّت من واجب کرد نمازهاى پنجگانه است».
و نیز در حدیثى دیگر فرمودهاند: انّ اوّل مافرض الله على عباده الصلاة وآخرُ مایبقى عند الموت الصلاة.
«همانا اولین فریضهاى که از طرف خداوند بر بندگانش واجب شد نماز بود و آخرین فریضهاى که تا دم مرگ از او ساقط نمىگردد و وجوبش همچنان باقى است نماز است».
شاید به خاطر اهمیت زیاد و نتایج مفیدى که در این فریضه الهى وجودداشته موجب شده است که جزء اولین دستور و امر الهى قرار گیرد و اگر سئوال شود که آیا این نکته در همه ادیان و مذاهب الهى کلیت دارد و یا اینکه فقط اولین حکم الهى در دین اسلام بوده است. پاسخ این است که این امر اختصاص به دین اسلام ندارد بلکه دستور به اقامه نماز و برپایى آن، اولین امر الهى تشریعى در زمان وضع شریعت بوده است و این نکتهاى است که از قرآن در فرمان به حضرت موسى فهمیده مىشود. در ابتداى پیامبرى حضرت موسى خداوند خطاب به او فرمود:.«من الله هستم معبودى جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را براى یاد من برپا دار».
بنابر این نماز نه تنها مهمترین رکن دین است بلکه اولین دستور و حکم الهى در دین نیز مىباشد.
در اخبار و روایات بسیارى وارد شده است که اولین پرسش و سئوالى که خداوند در قیامت از بندگانش مىنماید نماز است .
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «نمازهاى پنجگانه را محافظت کنید زیرا روز قیامت که مىشود خداوند بندهاش را فرا مىخواند و نخستین چیزى که از او مىپرسد نماز است اگر آن را بطور کامل انجام داده باشد (به بهشت مىرود) و گر نه در آتش افکنده مىشود». و نیز فرمودند: «اوّل چیزى از عمل بنده که در روز قیامت در آن نظر شود نماز است اگر به کمال و تمام آراسته باشد قبول واقع گردد و عملهاى دیگر به تبع آن هم مقبول گردد و اگر ناقص بود مردود شود و دیگر اعمال در رد شدن به آن ملحق شوند».
ن. و نیز از خاتم رسولان(ص)نقل شده که: «همانا ستون دین نماز است و آن اوّل چیزى است که به آن از عمل فرزند آدم رسیدگى مىشود. اگر صحیح باشد به سایر اعمال رسیدگى مىشود و اگر صحیح نباشد به سایر اعمال او توجهى نمىشود».
4 ـ برترى نماز بر سایر اعمال آدمى
از مطالب مذکور مىتوان چنین نتیجه گرفت که نماز در میان اعمال خیر دیگر جزء برترین آنهاست. وقتى به کتب روائى مراجعه شود و روایات باب نماز را مشاهده کنیم مىبینیم که از نماز بعنوان پایه و ستون دین، نشانه ایمان، نور مؤمن، پرچم اسلام و...یاد شده است که همه این تعبیرها نمایانگر برترى نماز بر سایر اعمال عبادى است. از پیامبر اسلام(ص) حدیث شده است که فرمودند: «نماز بهترین چیزى است که مقرر شده پس هر که خواهد کم بخواند و هر که خواهد زیاد کند».
و نماز نه تنها بهترین اعمال در دنیا بلکه بهترین اعمال در قیامت نیز مىباشد یعنى برترى و امتیاز نماز بر سایر اعمال نیک و پسندیده محدود و منحصر به دنیا نیست بلکه این برترى براى نماز در آخرت نیز محفوظ مىباشد و نیز نماز محبوبترین عمل نزد بارى تعالى است. چنانچه على(علیه السلام)فرمودند:«محبوبترین اعمال نزد خداوند نماز است».
روایتى از پیامبر اکرم(ص) نقل شده از حضرت سئوال شد که یا رسول الله چه عملى نزد خدا با فضیلتتر است؟ پیامبر(ص) فرمودند: نماز به وقت آن هرکس بر نماز محافظت نماید در قیامت همراه وى نورى است و هر کس که نماز را ضایع نماید با فرعون و فرعونیان محشور گردد. و اگر عملى نزد خداوند بر تر و بالاتر از نماز بود خداوند فرشتگان خود را به انجام آن امر مىکرد در حالیکه همه فرشتگان در حال نمازند ». حتى حج با آن همه اعمال و مناسکى که دارد و آن همه آثار اجتماعى که بر او مترتب است به اهمیت نماز نمىرسد و در روایات نماز برتر از حج شمرده شده است. امام صادق(ع) فرمودهاند:«بدرستى که هیچ عملى بالاتر از حج نیست مگر نماز». نتیجه اینکه نماز بهترین وسیله نزدیکى بنده به خدا بوده و با این همه تأکیداتى که براى نماز شده است بدون تردید مىتوان گفت که همه اعمال خیر آدمى تابع نماز اویند سعى کنیم که بخوبى از این بهترین عمل حراست و پاسدارى نمائیم.
همه دین در نماز خلاصه شده است و در حقیقت نماز تجلى واقعى دین است و به همین جهت گفته شد که هر کس اهل نماز نباشد اهل دیندارى نیست و دیندار کسى است که قائم به نماز باشد. و شایدبه همین خاطر بود که پیامبر اسلام(ص) ملاک و معیار بین ایمان و کفر را در نماز دانستهاند. فرمود«نماز پایه دین است پس کسى که نماز را ترک کند بتحقیق دین را نابود نمود».
و یا اینکه فرمودند: «هرکس نماز را عمداً ترک کرد کافر است» و نماز علامت اصلى و نشانه واقعى دین است و اگر نماز نباشد هیچ وجه امتیازى براى شناخت دین حق از باطل نخواهد بود. چنانچه امیر بیان على(ع)فرمودند: «برپا داشتن نماز نشانه اصلى دین است». پس اگر کسى نمازش را ترک نماید و یا از آن فاصله بگیرد دین مشخصى ندارد. چون دین او بدون چهره واقعى است. و این است کلام گوهر بار رسول گرامى اسلام(ص) که: الصلاةُ وجهُ دینکم. «نماز سیما و چهره دین شماست»این تشبیه و تعبیر نه تنها از بیانات بزرگان دین بکار رفته بلکه تلقى و برداشت عرفى مردم و امت پیامبران هم این چنین بوده است. و این نکتهاى است که از توجه و دقت در آیات قرآن بدست مىآید.