سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مسلمان، برادرِ مسلمان است، به او خیانت نمی کند، او را وا نمی گذارد، بر او خرده نمی گیرد، او رامحروم نمی سازد و غیبتش را نمی کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

نماز

 
 
پنج وقت نماز بر اساس آیات قران(چهارشنبه 87 آذر 20 ساعت 11:38 عصر )

پنج وقت نماز بر اساس آیات قران :

نماز صبح : قبل از طلوع افتاب و در بین فجر اول و پایان فجر دوم که می خواهد خورشید طلوع کند خوانده می شود .

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُم بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ( سوره نور آیه 58)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیده‏اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامى که لباسهاى (معمولى) خود را بیرون مى‏آورید، و بعد از نماز عشا؛ این سه وقت خصوصى براى شماست؛ امّا بعد از این سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر بگردید (و با صفا و صمیمیّت به یکدیگر خدمت نمایید). این گونه خداوند آیات را براى شما بیان مى‏کند، و خداوند دانا و حکیم است!

نماز ظهر : هنگامی که خورشید در بالاترین نقطه آسمان قرار دارد و کم کم به طرف مغرب و زوال خود به پیش می رود .

أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا (سوره الاسراء آیه 78)

پرپا دار نماز را وقت زوال آفتاب ( ظهر ) تا تاریکی شب و خواندن صبح ( نماز صبح ) را بدستی که نماز صبح (خواندن صبح )باشد مشهود .

نماز عصر : قبل از غروب آفتاب و در بین نماز ظهر و مغرب خوانده می شود .( یکی تا 2 ساعت به غروب خورسید مانده خوانده می شود .)

حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِینَ (بقره آیه 238)

در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز عصر] کوشا باشید! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخیزید!

صبح ، ظهر ، عصر ، مغرب ، عشا ، در بین این پنج نماز ، نماز وسط نماز عصر می شود ( صبح و ظهر یک طرف )، عصر ، ( مغرب و عشا طرف دیگر )

نماز مغرب : بعد از غروب آفتاب و هنگامی که سرخی در طرف مغرب دیده می شود ، قبل از تاریکی کامل شب خوانده می شود .

وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِینَ ( سوره هود آیه 114)

در دو طرف روز، و اوایل شب (عشا) ، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین مى‏برند؛ این تذکّرى است براى کسانى که اهل تذکّرند!

نماز عشا : شب هنگام وقتی که خورسید کاملا غروب کرده و معمولا 2 تا سه ساعت بعد از نماز مغرب خوانده می شود . ( سوره نور آیه 58 ).

آیات دیگری هم هست که به گونه ای به وقت های نماز اشاره می کند ، اما به همین چند مورد اکتفا می کنیم .

.



 
اهمیت و آثار نماز در اسلام.(سه شنبه 87 آذر 19 ساعت 1:31 صبح )

اهمیت و آثار نماز در اسلام.

1 ـ ارزش و جایگاه نماز

نماز در مکتب انسان ساز اسلام از جایگاه ویژهاى برخوردار بوده و هیچ عملى از اعمال دینى و افعال عبادى با آن قابل مقایسه نمىباشد و اگر خواسته باشیم تعالیم و دستورات دین را درجه بندى نموده و مراتبشان را مشخص نمائیم نماز در بالاترین درجه و مرتبه تعالیم دینى قراردارد. و از چنان ارزشى برخوردار است که سایر ارزشهاى دینى در عرض آن قرار نمىگیرند. اگر درک و معرفت به ارزش نماز براى کسى حاصل گردد هرگز در آن کوتاهى نکرده و یا آن را ترک نخواهد نمود. در روایتى از امام صادق(ع)چنین آمده است که: «هر گاه کسى به نماز ایستد رحمت الهى از آسمان بر او نازل مىشود و فرشتگان اطراف او را احاطه مىکنند و فرشتهاى گوید: اگر این نماز گزار ارزش نماز را مىدانست هیچ گاه از نماز منصرف نمىشد». و یا على(علیه السلام) در حدیثى مىفرمایند: «شما را سفارش مىکنم به نمازى که ستون دین و قوام اسلام است پس از نماز غافل نشوید».

خداوند در شب معراج به نبى مکرّم اسلام(ص) حقایق بسیارى را نمایان و متجلى ساخت که یکى از آن حقایق که بر پیامبر(ص)آشکار گردید نماز بوده است که بصورت محملى از نور که چهل نوع از انواع نور در آن بود و اطراف عرش خدا را احاطه کرده بود ظاهر گردید. و به همین جهت آن سفیر الهى فرمودهاند الصلاة نورٌ. «نماز نور و روشنایى است». پس کسى که با نماز مأنوس است در قلمرو نور و روشنایى قراردارد و آنکه با نماز فاصله دارد از نور و روشنایى دور افتاده و خود را در محیط تاریکى و ظلمت انداخته است. بنابر این مىتوان نتیجه گرفت که مفهوم کلام نبى(ص) این است که تارکین نماز در تاریکىاند و چونبه ارزش نماز در زندگى خود ارجى ننهادهاند نزد مسلمین فاقد اعتبار و ارزش اجتماعى بوده و ایشان را در زندگى دنیا و آخرت سعادتى نیست. ارزش و شخصیت آدمى به میزان اهمیت دادن او به ارزشهاى دینى است و مؤمن واقعى از بىتوجهى و بىمبالاتى نسبت به تعالیم دینى و ارزشهاى الهى مبرّاست. پس نماز را در دین جایگاهى بس بلند است.

در آیات متعدد قرآن زکات در کنار صلاه (نماز) آمده است و این بدان معناست که اهل نماز اهل صدقات و زکات هستند:

«و نماز را به پا دارید و زکات را ادا کنید. هر کار خیرى براى خود از پیش فرستید آن را نزد خدا خواهید یافت».

و در آیه دیگر مىفرماید: الذین یؤمنون بالغیب ویقیمون الصلاة وممّا رزقناهم ینفقون.

«(تقوا پیشگان) کسانى هستند که ایمان به غیب دارند و نماز را بپا مىدارند و از آنچه روزیشان کردیم انفاق مىکنند».

و در آیهاى بسیار زیبا چنین مىفرمایند: الذین اِنْ مکنّاهم فى الارض اقاموا الصلاة وآتوا الزّکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر.

«یاران خدا کسانى هستند که اگر در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را به پا مىدارند و زکات مىدهند و امر به معروف و نهى از منکر مىکنند».

یعنى انسانهاى نمازگزار همیشه به فکر سعادت و تعالى جامعه خویشند و نمىتوانند نسبت به آینده مردم جامعه خود بىتفاوت باشند. اگر مشاهده کنند که فقیرند به آنها زکات پرداخت مىکنند و اگر ببینند که از سعادت و کمال خویش منحرف شدند آنان را امر به نیکى کرده و از اعمال

زشت باز مىدارند و در همه حال و همه جا به نیکبختى و سعادت اجتماعى انسانها مىاندیشند و معتقدند که سعادت بشر در پرتو خوبىها و اعتقاد به خدا و عمل به تعالیم دین نهفته است

2 ـ نماز اولین فریضه الهى

جالب است که بدانیم نماز نه تنها مهمترین و مؤثرترین امر و دستور الهى است بلکه اولین حکمى است که از طرف خداوند بر بندگان واجب شده است. چنانچه در روایتى از پیامبر اسلام(ص) چنین آمده است که:

اولین چیزى که خداوند بر امّت من واجب کرد نمازهاى پنجگانه است».

و نیز در حدیثى دیگر فرمودهاند: انّ اوّل مافرض الله على عباده الصلاة وآخرُ مایبقى عند الموت الصلاة.

«همانا اولین فریضهاى که از طرف خداوند بر بندگانش واجب شد نماز بود و آخرین فریضهاى که تا دم مرگ از او ساقط نمىگردد و وجوبش همچنان باقى است نماز است».

شاید به خاطر اهمیت زیاد و نتایج مفیدى که در این فریضه الهى وجودداشته موجب شده است که جزء اولین دستور و امر الهى قرار گیرد و اگر سئوال شود که آیا این نکته در همه ادیان و مذاهب الهى کلیت دارد و یا اینکه فقط اولین حکم الهى در دین اسلام بوده است. پاسخ این است که این امر اختصاص به دین اسلام ندارد بلکه دستور به اقامه نماز و برپایى آن، اولین امر الهى تشریعى در زمان وضع شریعت بوده است و این نکتهاى است که از قرآن در فرمان به حضرت موسى فهمیده مىشود. در ابتداى پیامبرى حضرت موسى خداوند خطاب به او فرمود:.«من الله هستم معبودى جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را براى یاد من برپا دار».

بنابر این نماز نه تنها مهمترین رکن دین است بلکه اولین دستور و حکم الهى در دین نیز مىباشد.

3 ـ نماز اولین پرسش در قبر

در اخبار و روایات بسیارى وارد شده است که اولین پرسش و سئوالى که خداوند در قیامت از بندگانش مىنماید نماز است .

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «نمازهاى پنجگانه را محافظت کنید زیرا روز قیامت که مىشود خداوند بندهاش را فرا مىخواند و نخستین چیزى که از او مىپرسد نماز است اگر آن را بطور کامل انجام داده باشد (به بهشت مىرود) و گر نه در آتش افکنده مىشود». و نیز فرمودند: «اوّل چیزى از عمل بنده که در روز قیامت در آن نظر شود نماز است اگر به کمال و تمام آراسته باشد قبول واقع گردد و عملهاى دیگر به تبع آن هم مقبول گردد و اگر ناقص بود مردود شود و دیگر اعمال در رد شدن به آن ملحق شوند».

ن. و نیز از خاتم رسولان(ص)نقل شده که: «همانا ستون دین نماز است و آن اوّل چیزى است که به آن از عمل فرزند آدم رسیدگى مىشود. اگر صحیح باشد به سایر اعمال رسیدگى مىشود و اگر صحیح نباشد به سایر اعمال او توجهى نمىشود».

4 ـ برترى نماز بر سایر اعمال آدمى

از مطالب مذکور مىتوان چنین نتیجه گرفت که نماز در میان اعمال خیر دیگر جزء برترین آنهاست. وقتى به کتب روائى مراجعه شود و روایات باب نماز را مشاهده کنیم مىبینیم که از نماز بعنوان پایه و ستون دین، نشانه ایمان، نور مؤمن، پرچم اسلام و...یاد شده است که همه این تعبیرها نمایانگر برترى نماز بر سایر اعمال عبادى است. از پیامبر اسلام(ص) حدیث شده است که فرمودند: «نماز بهترین چیزى است که مقرر شده پس هر که خواهد کم بخواند و هر که خواهد زیاد کند».

و نماز نه تنها بهترین اعمال در دنیا بلکه بهترین اعمال در قیامت نیز مىباشد یعنى برترى و امتیاز نماز بر سایر اعمال نیک و پسندیده محدود و منحصر به دنیا نیست بلکه این برترى براى نماز در آخرت نیز محفوظ مىباشد و نیز نماز محبوبترین عمل نزد بارى تعالى است. چنانچه على(علیه السلام)فرمودند:«محبوبترین اعمال نزد خداوند نماز است».

روایتى از پیامبر اکرم(ص) نقل شده از حضرت سئوال شد که یا رسول الله چه عملى نزد خدا با فضیلتتر است؟ پیامبر(ص) فرمودند: نماز به وقت آن هرکس بر نماز محافظت نماید در قیامت همراه وى نورى است و هر کس که نماز را ضایع نماید با فرعون و فرعونیان محشور گردد. و اگر عملى نزد خداوند بر تر و بالاتر از نماز بود خداوند فرشتگان خود را به انجام آن امر مىکرد در حالیکه همه فرشتگان در حال نمازند ». حتى حج با آن همه اعمال و مناسکى که دارد و آن همه آثار اجتماعى که بر او مترتب است به اهمیت نماز نمىرسد و در روایات نماز برتر از حج شمرده شده است. امام صادق(ع) فرمودهاند:«بدرستى که هیچ عملى بالاتر از حج نیست مگر نماز». نتیجه اینکه نماز بهترین وسیله نزدیکى بنده به خدا بوده و با این همه تأکیداتى که براى نماز شده است بدون تردید مىتوان گفت که همه اعمال خیر آدمى تابع نماز اویند سعى کنیم که بخوبى از این بهترین عمل حراست و پاسدارى نمائیم.

5 ـ نماز یعنى تمام دین

همه دین در نماز خلاصه شده است و در حقیقت نماز تجلى واقعى دین است و به همین جهت گفته شد که هر کس اهل نماز نباشد اهل دیندارى نیست و دیندار کسى است که قائم به نماز باشد. و شایدبه همین خاطر بود که پیامبر اسلام(ص) ملاک و معیار بین ایمان و کفر را در نماز دانستهاند. فرمود«نماز پایه دین است پس کسى که نماز را ترک کند بتحقیق دین را نابود نمود».

و یا اینکه فرمودند: «هرکس نماز را عمداً ترک کرد کافر است» و نماز علامت اصلى و نشانه واقعى دین است و اگر نماز نباشد هیچ وجه امتیازى براى شناخت دین حق از باطل نخواهد بود. چنانچه امیر بیان على(ع)فرمودند: «برپا داشتن نماز نشانه اصلى دین است». پس اگر کسى نمازش را ترک نماید و یا از آن فاصله بگیرد دین مشخصى ندارد. چون دین او بدون چهره واقعى است. و این است کلام گوهر بار رسول گرامى اسلام(ص) که: الصلاةُ وجهُ دینکم. «نماز سیما و چهره دین شماست»این تشبیه و تعبیر نه تنها از بیانات بزرگان دین بکار رفته بلکه تلقى و برداشت عرفى مردم و امت پیامبران هم این چنین بوده است. و این نکتهاى است که از توجه و دقت در آیات قرآن بدست مىآید.



 
تعریف و ثواب نماز جماعت(دوشنبه 87 آذر 18 ساعت 4:0 عصر )

تعریف و ثواب نماز جماعت

در دین اسلام نمازی که به صورت گروهی خوانده شود و در آن به امام اقتدا شود، نماز جماعت نامیده می‌شود.

در نماز جماعت شخصی که امام جماعت است جلوتر از همه و رو به قبله می‌‌ایستد و سایر نمازگزاران به وی اقتدا می‌کنند. نمازهایی که می‌توان بصورت جماعت خواند شامل نمازهای یومیه (نماز صبح، نماز ظهر، نماز عصر، نماز مغرب و نماز عشا) و نماز میت، نماز جمعه، نماز عید فطر و نماز عید قربان می‌باشند. به شخصی که در نماز جمعه به‌عنوان امام جماعت می‌ایستد، امام جمعه گفته می‌شود. در نظام جمهوری اسلامی ایران امام جمعه هر شهر و امام جماعت همه مساجد توسط رهبر تعیین می‌شود.

نماز جماعت و اهمیت، آثار، امام جماعت

آئین اسلام،از بعد اجتماعى مهمى برخوردار است و با عنایت‏به‏برکات آثار وحدت و تجمع و یکپارچگى،در بسیارى از برنامه‏هایش‏بر این بعد،تکیه و تاکید کرده است.

برگزارى نمازهاى روزانه واجب نیز به صورت جماعت و گروهى،یکى از این برنامه‏هاست.

در اینجا به اهمیت‏«نماز جماعت‏»و آثار گوناگون آن اشاره‏مى‏کنیم:

اهمیت نماز جماعت

غیر از آثار فردى و اجتماعى نماز جماعت(که به آنها اشاره خواهدشد)پاداش‏هاى عظیمى براى آن بیان شده که در اینجا به بعضى ازروایات،اشاره مى‏شود. از رسول خدا(ص)نقل شده که:«من سمع النداء فلم یجبه من غیرعلة فلا صلاة له‏»  نماز کسى که صداى اذان را بشنود و بى دلیل،در نماز جماعت‏مسلمانان شرکت نکند،ارزشى ندارد.

در حدیث،تحقیر نماز جماعت،به منزله تحقیر خداوند بشمار آمده‏است:«من حقره فانما یحقر الله‏»  شرکت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بیمه مى‏کند. و براى هر گامى که به سوى نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثواب‏و حسنه در نظر گرفته شده است. همین که کسى براى شرکت در نماز جماعت از منزل خارج‏مى‏شود،یا در مسجد،در انتظار نماز جماعت‏به سر مى‏برد پاداش کسى‏را دارد که در این مدت،به نماز مشغول بوده است. تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بیشتر باشد،پاداش آن بیشتراست.این کلام رسولخداست که فرمود:«ما کثر فهو احب الى الله‏»  حدیث جالبى در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتى از آن‏در رساله‏هاى عملیه هم ذکر شده است.ترجمه تمام حدیث چنین است:

اگر اقتدا کننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده مى‏شود.

اگر اقتدا کننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده مى‏شود.  

اگر اقتدا کننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده مى‏شود.

اگر اقتدا کننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده مى‏شود.  

اگر اقتدا کننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده مى‏شود.  

اگر اقتدا کننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده مى‏شود.

اگر اقتدا کننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده مى‏شود.

اگر اقتدا کننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده مى‏شود.

اگر اقتدا کنندگان و امام جماعت‏به 10 نفر رسیدند،پاداش‏72800 نماز دارد.

ولى،همین که عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداکسى نمى‏داند. در حدیث دیگر است:هر که نماز جماعت را دوست‏بدارد،خدا وفرشتگان او را دوست مى‏دارند. در زمان پیامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت کم مى‏شدند، آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد مى‏پرداخت و مى‏فرمود:شرکت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چیز سنگین‏تر است. قرآن نیز،از اوصاف منافقان،بى حالى و کسالت هنگام نماز را بیان‏کرده است. چرا که سحر خیزى و حضور در جماعت مسلمین،آن هم ازراه‏هاى دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ایمان و عشق نمازگزاراست.

حضور در نماز جماعت،خاص یک منطقه نیست.انسان در هر جا که باشد،خوب است‏به فکر نماز جماعت و حضور در آن و تشویق‏دیگران باشد.

 

رسول خدا(ص)در باره اهمیت جماعت،فرمود:

«صلاة الرجل فى جماعة خیر من صلاته فى بیته اربعین‏سنة.قیل:یا رسول الله!صلاة یوم؟فقال(ص):صلاة‏واحدة‏»  یک نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادى در خانه‏است.پرسیدند:آیا یک روز نماز؟فرمود:بلکه یک نماز.

و مى‏فرمود:صف‏هاى نماز جماعت،همانند صف‏هاى فرشتگان درآسمان چهارم است. اولین نماز جماعتى هم که بر پا شد،به امامت رسول خدا و شرکت‏حضرت على(ع)و جعفر طیار(برادر حضرت على(ع))بود.همین که‏ابوطالب،فرزندش على(ع)را دید که به پیامبر اقتدا کرده،به فرزنددیگرش جعفر گفت:تو نیز به پیامبر اکرم اقتدا کن و این جماعت دو سه‏نفرى،پس از نزول آیه «فاصدع بما تؤمر» بود،که فرمان به علنى ساختن‏دعوت و تبلیغ مى‏داد.

 
فلسفه نماز در قرآن و اسلام چیست؟(یکشنبه 87 آذر 17 ساعت 10:17 عصر )

عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمایى است که ما را به کمال مى رساند; مثلا وقتى پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر مى کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را مى خواهند و این امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازى ندارند.

آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده اند:

 1. یاد خدا: (وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى ); نماز را برپا دار تا به یاد من باشى.

 2. بازداشتن از گناه و زشتى ها: (إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر); همانا نماز ]انسان را در دنیا [از زشتى ها و گناه باز مى دارد.

3. پاکیزگى روح: (...إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ ى وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ )/... ]تو[ تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى ترسند و نماز برپا مى دارند، هشدار مى دهى و کسى پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مى جوید، و فرجام ]کارها[ به سوى خداست.

 4. یارى جستن از نماز در مسیر تکامل: (وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِینَ ) از شکیبایى و نماز یارى جویید، و به راستى این کار گران است، مگر بر فروتنان.

 5. پاک شدن از کبر و غرور; حضرت فاطمة(علیها السلام) مى فرماید: (...و الصلاة تنزیهاً من الکبر...;/خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند... .

 6. رستگارى: (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ )/به راستى که مؤمنان رستگار شدند; همانان که در نمازشان فروتنند.

   در حدیثى آمده است: نقش نمازهاى پنج گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مى گذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در این نهر شستوشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پلیدى خواهد ماند؟.

  و در حدیثى دیگر امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: هنگامى که نمازگزار به سمت قبله براى نماز مى ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه مى کند.

 نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمى او از این همه نعمت و خوبى هایى است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویى و تمجید انسان از این همه زیبایى و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس براى تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمى کند، امّا اگر زیبایى آن را نبینى، نابینایت مى شمرند و اگر ببینى و واکنش نشان ندهى و ستایش نکنى سرزنشت مى کنند که چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى!

  در مضمون بعضى احادیث آمده است که: «انسان در حال نماز با خداى خود نجوا و گفتوگو مى کند و اگر انسان لذت این گفتوگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمى شود.

راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرین به گفتوگو و مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى یافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!



 
نماز باعث بخشش گناهان(یکشنبه 87 آذر 17 ساعت 7:0 عصر )

نماز باعث بخشش گناهان

یکى از آثار و برکات نماز واقعى این است که گناهان انسان را مىزداید و موجب عفو و بخشش قرار مىدهد گویى که نماز وسیلهاى است براى نمازگزار که نزد بارگاه الهى از صاحبش شفاعت مىکند و بهتر بگوئیم که نماز اکسیرى است که هرگاه بر چیزى تماس حاصل کند بر ارزش آن مىافزاید. نماز تاریکى را از قلب نمازگزار خارج و نورانیت در باطن او ایجاد مىکند. از امام صادق(علیه السلام) منقول است که: «کسى که دو رکعت نماز بخواند و بداند که در نماز چه مىگوید و بعد از اتمام هر نماز گناهى بین او و خداوند باشد خدا او را مىبخشد.

و از رسول گرامى اسلام(صلى الله) حدیث شده که فرمودند: «هر گاه به نماز ایستادهاى و توجه کردى و فاتحه الکتاب را قرائت کردى و در حد امکان سورههاى کوچک یا بزرگ قرآن را خواندى پس رکوع و سجود تمام انجام دادى آنگاه تشهد و سلام دادى اثر این نماز تو آمرزش تمامى گناهانت مىباشد که در مابین دو نمازى مىباشد آن نمازى که قبلاً بجا آوردى و نمازى که بعداً خواندى. پس آنچه از نماز عاید تو مىگردد همانا آمرزش کلیه گناهانت مىباشد». و نیز در روایتى از پیامبر(ص) نماز پنجگانه به نهر آبى تشبیه شده است که روزانه پنج بار انسان خود را در آن نهر شستشو مىدهد. براى چنین انسانى هیچ گناهى باقى نمىماند مگر گناهان مهلک مثل انکار رسالت پیامبران و انکار امامت و یا ظلم و ستم به برادران دینى». بنابر این بر ما که از معاصى و گناهان مبرّا نبوده بلکه آلوده به انواع معصیتها مىباشیم فرض است که این آلودگى را در خود پاک سازیم و نماز بهترین وسیله براى پاکسازى آلودگىهاى درونى انسانهاست.



 
افات و موانع نماز(جمعه 87 آذر 15 ساعت 1:0 عصر )

آفات و موانع آثار نماز

چنانچه در این بخش روشن شد وجود موانع، عامل اصلى عدم ترتب آثار در زندگى نمازگزار است و گفته شد که آنچه مهم است شناسائى و معرفت آن موانع مىباشد. لذا در این قسمت از بحث به اهمّ آن آفات و موانع اشاره مىشود تا شاید با شناخت آن در رفع آنها بکوشیم و آثار نماز را در زندگى و حیات خویش لمس نمائیم. وامّا مهمترین آفات عبارتند از:

الف ـ اکتفا به صورت و ظاهر نماز:

تکیه کردن به صورت نماز و اعتماد به هیأت ظاهر آن، بدون معرفت عقلى و قلبى به اذکار و اوراد و روح و حقیقت نماز، یکى از عوامل مهم عدم تأثیر گذارى آن است. همانطور که قبلاً گفته شد مفهوم نماز و حقیقت آن، در ظاهرش خلاصه نمىشود بلکه نماز علاوه بر صورت و ظاهر داراى سیرت و باطن نیز هست یعنى حقیقت نماز بسى گستردهتر از تصور عدهاى است که آن را در حرکات ظاهرى محدود دانسته و به همان هیأت صورى تمسک و تشبث جستهاند، آثار نماز به حقیقت و روح آن پیوند و گره خورده است و براى دسترسى و وصول به آن فواید و آثار چارهاى جز نفوذ به باطن و قیام به حقیقت آن نیست و در واقع ذکر بودن نماز هم به همین معناست. امّا اینکه حقیقت و باطن نماز چیست؟ گفته شد که حضور قلب، فهم معناى اذکار، تعظیم در مقابل عظمت الهى و هیبت و عزت آن ذات ربوبى، رجاء و امیدوارى از او، اعتراف و اقرار به بىمقدارى و ناچیز بودن خویش از معانى باطنیه و مفاهیم کامله نماز است. چنانچه از امام رضا(علیه السلام) در این باب سئوال شد فرمودند: «علّت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است و مبارزه با شرک و بت پرستى و قیام در پیشگاه خداوند در نهایت خضوع و نهایت تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته و تعظیم پروردگار».

اینگونه نمازگزاران مصداق بارز کلام عتاب آلود خداوند مىباشند که فرمود:. «اى واى بر نمازگزاران که دل از یاد خدا غافل دارند».

و یا اینکه رسول گرامیش فرمود: هر کس که نداند و نفهمد که در نماز چه مىگوید نقصان کرده است.

پس آنچه که به نماز معنى مىبخشد حرکات ظاهریه آن نیست بلکه آن روح نماز است که فرد نمازگزار را تعالى و کمال مىبخشد. بارى اینکه نماز چون جمیع عبادات داراى قشر و صورت و لب و حقیقتى است.

«مادام که انسان صورت انسان و انسان صورى است نماز او نیز صورى و صورت نماز است و فایده آن نماز، صحّت و اجزاء صورى فقهى است در صورتى که قیام به جمیع اجزاء و شرایط آن کند. ولى مقبول در گاه و پسند خاطر نیست. و اگر از مرتبه ظاهر به باطن و از صورت به معنى پى برد نماز او حقیقت پیدا مىکند پس بر مؤمن به حق و حقیقت و سالک الى الله به قدم معرفت لازم است که خود را براى این سفر معنوى و معراج ایمانى مهیا کند و عوائق و موانع سیر و سفر را از خود دور سازد».

ب ـ عدم اخلاص و حضور قلب:

یکى دیگر از عواملى که موجب مىشود تا نماز تأثیرى در حیات نمازگزار نگذارد و او را در قوس صعود سیر ندهد فقدان خلوص و نبود حضور قلب و خشوع باطن است.

اینکه نماز را «ذکر الله» نامیدهاند شاید وجهش این باشد که ذکر الله یعنى استحضار یاد خدا در دل که ملازم کمال و سعادت دو سرا و مفتاح فلاح است. ملاک و میزان هر عملى در خلوص و حضور است و با توجه به همین نکته است که سید على(علیه السلام) فرمودهاند:

«همانا دو نفر از امت من به نماز مىایستند و رکوع و سجودشان یکى است و حال آنکه مابین آنها مثل مابین زمین و آسمان است».  حضور قلب یعنى فارغ ساختن دل از همه براى عملى که به آن مشغول است تا اینکه بداند که چه مىکند و چه مىگوید و تمرکز فکر و اقبال به نماز داشته باشد و این را خشوع دل نیز مىگویند یعنى جمیع حواس را متوجه نماز سازد و به جز معبود در دل او چیزى نگذرد و دیگرى خشوع جوارح است که اعمال ظاهرى نماز گزار است.

وحضور قلب یعنى پرستش و عبادت خداى به نحوى که گویا تو او را مىبینى و قلب تو تجلىگاه اوست و حداقل مراتب آن اینکه فهم کنى که اگر تو او را نمىبینى او تو را مىبیند.

از حضرت موسى(علیه السلام) روایت شده که از جانب خدا بر او وحى شد اى موسى چون مرا یاد کنى یاد کن و اعضاى تو مضطرب و لرزان باشد و در وقت یاد من خاشع و با وقار باش و چون مرا یاد کنى زبان خود را در عقب دل خود بدار یعنى اوّل به دل یاد کن و بعد به زبان و چون در حضور من بایستى بایست مانند بنده ذلیل و مناجات کن با من با دل ترسناک و زبانى راستگو. و از امام باقر(علیه السلام) حدیث شده است که: نمازهاى بندهگاهى نصف آن بالا مىرود و گاهى ثلث آن و گاهى ربع آن و گاهى همه آن و بالا نمىرود مگر آنچه دل او رو به آن آورد و امر به نافله شده تا نقصانى که به جهت عدم حضور قلب در نماز به هم رسد تمام کند.

بنابر این مستفاد از اخبار و روایات این است که نماز بدون خلوص و حضور اگر چه مقبول حق است و از حیث فقهى رفع تکلیف مىکند ولى چنین نمازى محرک انسان در طریق وصول و مسیر عروج نیست. یعنى اگر کسى نماز بدون حضور قلب اقامه کند به تکلیف خود عامل بوده و به همین جهت عقاب و عذاب تارک الصلاه بر او مترتب نیست و به همین دلیل به حکم فقهى مهر صحت بر او مىخورد و لیکن اثر چنین نمازى به همین مقدار است که فارق میان او و تارک الصلاه است.

پس معلوم شد که اگر نماز ما آن همه تأثیر معنوى و عرفانى را که در روایات آمده ندارد گیرش در کجاست. رادع و مانع اصلى این است که دل به نماز نمىدهیم. اکثر ما راضى هستیم به اینکه نمازى خوانده باشیم تا در زمره سرکشان و طاغیان قرار نگیریم و این نکته را از آن جهت گوئیم که وقتى به نماز ایستیم بسیارى از کارهاى فراموش شده در اذهان زنده مىشود. در غالب نمازهاى ما این کلام امام خمینى(رحمه الله)صادق است که:

«نماز کلید دکان یا چرکه حساب یا اوراق کتاب و یا فرصتى براى مشغول شدن به افکار متشتته و خواطر شیطانیه ماست».



 
روح و حقیقت نماز(پنج شنبه 87 آذر 14 ساعت 2:0 عصر )

روح و حقیقت نماز

نماز لفظ و واژهاى است که در متون دینى ما بعنوان «صلاة» از آن یاد شده و داراى معانى متعدّدى بوده که یکى از آن معانى، همین عمل مخصوصى است که به نام «نماز» در دین اسلام تشریع شده است. این لفظ در برخى از آیات به معناى سلام و تحیت آمده است آنجا که خداوند در قرآن مىفرمایند: إنَّ الله وملائکته یصلّون على النّبى یا ایّها الذین آمنوا صلّوا علیه وسلّموا تسلیماً.

«همانا خداوند و فرشتگان بر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) درود مىفرستند شما هم اى اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم بر او سلام گوئید».

و در آیه دیگر با اشاره به همین معنى مىفرمایند: هو الذى یصلى علیکم وملائکته «اوست خدایى که هم او و هم فرشتگانش بر شما تحیت و رحمت مىفرستند»

وبه معناى دعا هم در برخى از آیات آمده است. آنجا که به پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)دستور گرفتن زکات داده مىشود خداوند مىفرماید بعد از گرفتن زکات براى آنها و در حقشان دعا کن. خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم وتزکیهم بها وصلّ علیهم إنّ صلواتک سکن لهم.

«اى رسول ما، تو از مؤمنان صدقات را بگیر تا بدان واسطه نفوس آنان را پاکیزه سازى و آنها را به دعاى خیر یاد کن همانا دعاى تو در حق آنان، موجب تسلى خاطر آنهاست»(1). «صلاة» به هر دو معناى مزبور که در حقیقت به معناى واحد بر مىگردند که همان دعا باشد مورد بحث ما نیست بلکه مراد از «صلاة» همان معنایى است که با طریق مشخص و با ارکان مخصوص و جزئیات معین از طرف شارع مقدس، حقیقت پیدا کرده است و پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله وسلم)آن حقیقت نازله را در عمل تشریع و خود، آن را تحقق عملى بخشید. نه تنها شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در طول عمرش به عمل بدان پاى بند بود بلکه همه مسلمین موظف بودند که آن را شبانه روز پنج بار بجاى آورند. اَقم الصلاة لدلوک الشمس الى غسق اللیل.



 
اهمیت نماز و عبادت در کودکی(چهارشنبه 87 آذر 13 ساعت 4:0 عصر )

اهمیت نماز و عبادت در کودکی

نماز خواندن در دین اسلام از اهمیت بسیاری برخوردار است .نماز ستون دین است و کودکانی که نماز می خوانند خداوند به آنان حسناتی می دهد و آنها را بیشتر دوست دارد.

نماز انسان را از بدی ها و زشتی ها دور می کند و بسویاعمال نیک و خوبی ها و خوشی ها هدایت می کند.

نماز رمز دست یافتن به رستگاری است و اگر انسانها نماز بخوانند و به دای یگانه ایمان بیاورند خدا در های رحمت و برکت را از آسمانها و زمین بر آنها گشوده می سازد.

برخی افراد عبادت و نماز کودکان را برای آنان به منزله سرگرمی می دانند و آن را فاقد ثواب و اجر الهی می دانند در حالی که چنین نیست و قطعا عباذت در کودکی حسناتی را به دنبال دارد.

پس خوب است که بدانیم عبادت و نماز خواندن کودکان آنان را در پیشگاه خداوند ماجور می گرداند و رغبت بیشتری برای انجام عبادت خواهند داشت و از طریق دیگر انجام عبادت ها در کودک موجب ملکه شدن آنها می گردد و باعث می شود که در دوران بزرگسالی عبادت را به آسانی و به خوبی انجام دهند اما آنان که هنگام بلوغ نماز ننموده اند عبادتی نکرده اند بعد از بلوغ انجام این کار برای آنها بسیار دشوار خواهد بود پس اگر بخواهیم کودکان افرادی مفید مومن و نماز خوان باشند باید از دوران کودکی با عبادت و نماز خو بگیرند و این دوره برای آموزش و ترغیب آنان بهترین دوران است.

نماز رمز همه این گشایش ها و برکت هاست و مددکار انسان در شرایط سخت محسوب می شود.

پس نماز را یاوری قدرتمند بدانیم که نتیجه آن را در یان دنیا و در جهان آخرت خواهیم دید.

با چنین نگرشی باید به تشویق کودکان بپردازیم تا این عبادت حیات بخش از کودکی با وجود آنها عجین گرد و سلامت دین و دنیا و آخرت آنان در پرتو آن تامین شود.



 
خواص طبی نماز(پنج شنبه 87 آذر 7 ساعت 6:0 عصر )

خواص طبی نماز

برخی از کارشناسان معتقدند نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست , بلکه جسم انسانها را نیز تقویت می کند.

و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد . وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند.

ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد. نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می دارد.

تقویت أحشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء
هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.

کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود کخ در متعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.

مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می شودو به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد.

تنظیم متابولیسم بدن فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماری ها از بدن , کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز و بهبود ناراحتی های تناسلی و نارسایی های تخمدان از دیگر خواص رکوع در نماز است.

سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه ,پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند.

سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی , زیبایی و طراوت پوست می شود.

حالات سجده به واسطه باز شدن مهره ها از یکدیگر باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند,شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این عم برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است

سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران ها , کمک به نفخ معده و روده , بهبود فتق , از خواص نشستن بعد نماز است.

روشن است که نماز فلسفی خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه ی قرب به حق است و آن را باید فقط برای خداوند تعالی خواند و نه به انگزه فواید و آثاری از این دست, ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می تواند برای برخی مفید باشد.



 
تاریخچه نماز(یکشنبه 87 آذر 3 ساعت 8:0 عصر )

تاریخچه نماز :چهار شعار دینی(نماز- زکات – روزه – حج ) از ابراهیم به محمد رسیده است و محمد در این مورد پیرو ابراهیم است.
این چهار شعار قبل از ابراهیم نبوده است. مثلا نوح پیامبر خدا فقط به عبادت خدا دعوت میکرد. یک آیه هم پیدا نمی شود که نوح به پیروانش گفته باشد که نماز بخوانید.
این چهار منسک را ابراهیم رسول خدا بوجود آورد و این چهار منسک جزو آداب دین است و آداب دین آموختنی است و ما در مورد این چهار منسک تابع ملت ابراهیم هستیم.
ثم اوحینا الیک ان اتبع ملة ابرهیم حنیفا وما کان من المشرکین
سپس ما به تو (محمد) وحی کردیم که از دین ابراهیم* پیروی کن، یکتاپرستی؛ او هرگز مشرک نبود.
نماز در تمام ادیان آسمانی بعد از ابراهیم بوده است و همه آنها نماز میخواندند.اما بعد از مدتی آنها نماز را ضایع و ترک کردند.
فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتبعوا الشهوت فسوف یلقون غیا
پس از آنها، او نسل هایی را جایگزین آنان کرد که نمازها (ارتباط با خدا) را ضایع کردند و از شهوات خود پیروی نمودند. آنها از نتایج آن رنج خواهند برد
.



   1   2      >




بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 19999  بازدید


» اشتراک در خبرنامه «